فقط ۵٪ بازاریابان اینترنتی فروش موفقیت آمیز دارند
این مسأله یه واقعیت دلسرد کننده هست، اما همه بازاریابان اینترنتی با پتانسیل بالا تمایل دارن که موفق باشن و فقط ۵٪ از اونها فروش موفقیت آمیز داشته و از سرمایه خودشون به خوبی محافظت می کنن. افت بزرگی در آمارها و پس از گذشت از مانع اول در مارکتینگ اینترنتی در اکثریت قریب به اتفاق افرادی هست که تمایل به انجام مارکتینگ اینترنتی موفق دارن.
منصرف شدن قبل از شروع
فکر می کنین جرا بسیاری از افراد قبل از آغاز مارکتینگ اینترنتی و تاسیس یه بیزینس اینترنتی از انجام اون دست می کشند. این ارقام در تضاد کامل با اشخاصی هست که بیزینس خودشون رو از اول به طور سنتی آغاز کردن. این ارقام در تضاد کامل با اشخاصی هست که بیزینس خودشون رو از اول به طور سنتی و آفلاین آغاز کردن!
با توجه به آمار منتشر شده به وسیله سازمان مشاغل کوچیک Small Business Administration (SBA)، ۷ نفر از ۱۰ نفر کارفرمایان مشاغل جدید، حداقل برای ۲ سال و ۵۱٪ حداقل برای ۵ سال موفق مانده اند. اما بعد از این دوره اعتقاد بر این هست که ۵۰٪ از دریافت و کارها در سال اول با شکست مواجه شده و ۹۵٪ از اونها هم در طی ۵ سال اول با شکست مواجه میشه.
سهولت در شروع = عامل شکست
فکر می کنین چرا اینقدر تمایز ها فاحش هست!؟ یکی از عوامل کلیدی عدم موفقیت، “سهولتی” هست که در شروع تاسیس مشاغل اینترنتی وجود داره. فکر می کنین مخارج اولیه در بیزینس اینترنتی برای آغاز چیه و چقدر هست؟ – طراحی یه وب سایت ساده، یه محصول برای فروش، یه نام دامین، یه شرکت هاستینگ وب و یه پاسخگوی اتوماتیک برای آغاز کافی هست!
همه اینها کارها میتونه با مبلغ خیلی کمی انجام شه. اگه حتی قادر به انجام این مراحل ساده به تنهایی نیستید، باید بدونید که “انجمن های تجاری” خیلی خیلی زیادی هستن که می توانند از طرف شما اقدام به راه اندازی وب سایت برای بیزینس اینترنتی شما کنن. مثل شتابدهنده ها و سرمایه گذار ها.
این مسأله رو با مدیران کسب و کارهای سنتی و آفلاین مقایسه کنین. اونها مجبورند که محلی برای کار های خودشون دست و پا کنن و برای ریسورس ها مالی و احتمالاً پیدا کردن کارکنان هم اقدام کنن. همینطور باید ترتیبی برای انجام کارهای حسابداری و وکیلی برای مراقبت از بحثهای مالی و مسائل قانونی داشته باشن. این فهرست همین طور ادامه داره!
ما فقط بعضی از موارد برای آغاز یه بیزینس جدید و سنتی رو محاسبه کردیم که این عدد کمی خیره کننده هست! هزینه آغاز حدود ۲ تا ۲۰ میلیون تومان و هزینه های جاری ماهیانه حدود ۲۰ میلیون تومان است! فرض کنین که تا ۶ ماه بعد از تاسیس این تجارت میتونین به طور مداوم مشتری پیدا کنین، پس مجموع هزینه های کلی برای ۶ ماه اول حدود ۱۲۲ تا ۱۴۲ میلیون تومان خواهد رسید!
اجازه بدید فقط این ۲ رو کنار هم قرار دهیم ، ۲ میلیون تومان برای آغاز کسب و کار اینترنتی و ۱۴۲ میلیون تومان برای آغاز یه بیزینس آفلاین و سنتی. حدس بزنید کدوم از این کارها بیشتر به کار خودشون متعهد خواهند بود.
کلمه کلیدی در اینجا “سرمایه گذاری” هست. هر چه تمایل بیشتری در سرمایه گذاری در بیزینس داشته باشین، تمایل بیشتری به چسبیدن به کار و تعهد در انجام هر چه بهتر اون میشه.
به نظر شما چه کسی مایل به دور ریختن سرمایه ۱۴۲ میلیون تومانی هست؟ و در مقابل دست کشیدن از بیزینس اینترنتی ۲ میلیون تومانی، شکست بزرگی نیست و چیز زیادی از دست نمیدید.
هنگامی که ما از بازاریابان اینترنتی که تمایل به انجام بیزینس اینترنتی در وب دارن، ایمیلی مبنی بر کنایه و زبان بازی برای پرداخت ۲ میلیون تومان برای یه محصول که میتونه واقعاً یه بیزینس آنلاین سودآور برایشان داشته باشه دریافت می کنیم، واقعاً از اونها دلسرد و نا امید میشیم. پس واقع بین باشین- اگه واقعاً به رویای مارکتینگ و بیزینس اینترنتی خودتون متعهد هستید باید تکالیف خودتون و وظایف تان رو انجام بدید.
ما در اینجا در مورد تجارب بدست آمده صحبت کردیم. یکی دیگه از علاقه ها افراد، معامله و بیزینس در بازارهای ارز و تبادلات خارجی و مبادلات سهام و بورس است.
وقتی که ما برای اولین بار این کار رو آغاز کردیم، به دنبال ارزان ترین سیستم موجود در بورس بودیم و در پایان تعدادی از اونها رو خریداری کردیم. کلاً با ۳ میلیون تومان تمام شد. بدون استثنا همه سیستم کاملاً و مطلقاً آشغال بودند!
پس از ماه ها سرخوردگی، آغاز به یادگیری کردیم (البته کمی در یادگیری کند بودیم!) و بخاطر همین تایمی رو صرف یادگیری و به دنبال مناسب ترین سیستم بودیم و سر انجام بیش از ۳۰ میلیون تومان برای یه محصول مناسب سرمایه گذاری کردیم. صادقانه می گوییم که ما در این کار نا امید نشدیم – میزان ساپورت و آموزش در این کار بورس عالی بود و ما از یه سیستم خیلی خوب در بورس که درآمدزایی مناسبی برامون داشت، استفاده کردیم.
بعد از سالها کار کردن تفننی و خریداری خیلی از “محصولات” که کم و بیش کلاهبرداری در اون هم بوده، به تازگی تصمیم مشابهی با مارکتینگ اینترنتی گرفته ایم. بعد با سیستمی روبرو شدیم که به وسیله شخصی بیان شده بود که می دونستیم مناسب و قابل اعتماد هست. مقدار قابل توجهی پول سرمایه گذاری کردیم و مارکتینگ اینترنتی ما هر روز قوی و قوی تر شد.کار آسونی نبود اما به خاطر سرمایه گذاری انجام شده، تمایل به ایجاد تعهدات لازم از نظر زمانی و سعی بیشتر در بیزینس ایجاد شد.
اما شما چطور؟ هنوز در حال سعی برای آغاز یه بیزینس اینترنتی “ارزان و قبل پا افتاده” هستید؟ و یا تمایل به انجام تکالیف و وظایف خودتون و به وجود آوردن سرمایه گذاری در آینده هستید؟ آیا می خواید جزء ۵٪ موفق در بیزینس اینترنتی باشین و یا هنوز می خواهید به همون روش های قبلی ادامه بدید و جزء ۹۵٪ ناکام بمانید؟ مطمئناً جواب ها کاملاً واضح هست، اما در آخر تصمیم با شماست، نتیجه گیری شما برای انجام هر کاری برای ما جالب میشه.